English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (846 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
counter revolution U عملیاتی و تدابیری که بعد از وقوع انقلاب برای خنثی کردن ان انجام و اتخاذ میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fixes U 1-فرآیندی که در آن هر عمل در یک زمان مشخص انجام میشود. 2-عملیاتی در یک فرآیند که همان با ساعت هستند
fix U 1-فرآیندی که در آن هر عمل در یک زمان مشخص انجام میشود. 2-عملیاتی در یک فرآیند که همان با ساعت هستند
unmodified instruction U دستور برنامه که مستقیماگ و بدون تغییرات اجرا میشود تا عملیاتی که باید انجام شود را بدست آورد
robots U وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
robot U وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
metal deactivator U مادهای که برای کاهش امکان وقوع واکنشهاالکتروشیمیایی در تانک سیستم به سوختهای هیدروکربنی افزوده میشود
Perl U برای تولید متنهای CGI که میتواند فراهم را پردازش کند و روی وب سرور عملیاتی انجام دهد تا وب سایت را بهبود بخشید
card U کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
cards U کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
metacompilation U کامپایل که برای تولید کامپایلر دیگر انجام میشود
verification fire U تیرازمایشی تیراندازی که برای تشخیص خطای توپ انجام میشود
query U 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
queries U 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
queried U 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
querying U 1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
scratch one's back <idiom> U کاری را برای کسی انجام دادن به امید اینکه اوهم برای تو انجام دهد
present work U عملیاتی که اکنون انجام شده است
routing U عملیاتی که درحین مسیریابی پیام انجام می شوند
i/o U پردازندهای که پردازش کمی را انجام میدهد چرا که زمان آن برای خواندن یا نوشتن داده از پورت ورودی / خروجی صرف میشود
horned scully U مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
weather helm U تنظیم سکان برای خنثی کردن اثر جریان هوا
radiological operations U عملیاتی که در ان از موادرادیواکتیو استفاده میشود عملیات رادیولوژیک
QBE U زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
counter-revolution U جنبش برای سرکوبی انقلاب
counter-revolutions U جنبش برای سرکوبی انقلاب
flags U بیت ای در کلمه که در صورت وقوع سر زیر ریاضی یک میشود
flag U بیت ای در کلمه که در صورت وقوع سر زیر ریاضی یک میشود
master clear U کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند
suffix notation U عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
antihistamine U موادی که برای درمان حساسیت بکار رفته و باعث خنثی کردن اثر هیستامین دربافت ها می شوند
process bound U برنامه عملیاتی و محاسباتی شرایطی که در ان سیستم کامپیوتری توسط سرعت پردازنده محدود میشود
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
adopt اتخاذ کردن
adopt اتخاذ کردن
closed cycle reactor system U در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
operation U عملیاتی که عملوندهای لازم را از حافظه دریافت می کنند. عملیات را انجام می دهند و نتیجه را برمی گردانند به حافظه
idled U نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idles U نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idlest U نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idle U نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
to a dapt a policy U رویهای اتخاذ کردن
take note U اتخاذ سند کردن
determining U اتخاذ تصمیم کردن
determine U اتخاذ تصمیم کردن
take a dicision U اتخاذ تصمیم کردن
take a decision U اتخاذ تصمیم کردن
orrive at a conclusion U اتخاذ تصمیم کردن
arrive at a conclusion U اتخاذ تصمیم کردن
determines U اتخاذ تصمیم کردن
to try hard to do something U تقلا کردن برای انجام دادن کاری
to make an effort to do something U تلاش کردن برای انجام دادن کاری
twist one's arm <idiom> U مجبور کردن شخص برای انجام کاری
put up to <idiom> U وسوسه کردن کسی برای انجام چیزی
rated through put U ماکزیمم توان عملیاتی ممکن برای یک دستگاه داده پردازی
cite U اتخاذ سند کردن گفتن
cited U اتخاذ سند کردن گفتن
cites U اتخاذ سند کردن گفتن
citing U اتخاذ سند کردن گفتن
to take a course U رویه ایی را اتخاذ کردن
talk into <idiom> U موافقت شخصی برای انجام کاری راجلب کردن
to pause U [برای مدت کوتاهی] در انجام کاری توقف کردن
go in for <idiom> U شرکت کردن در،تصمیم گیری برای انجام کاری
egg (someone) on <idiom> U خواهش کردن ومجبورکردن کسی برای انجام کاری
cold rolling U عملیاتی که برای افزایش سختی و استکام فولاد روی ان صورت میگیرد
fibres U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibre U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fiber U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
mission , oriented U لازم برای انجام ماموریت ضروری برای انجام ماموریت
condition U 1-وضعیت یک مدار یا وسیله یا ثبات 2-وسایل مورد نیاز برای وقوع یک عمل
dry ginger U نوشیدنیکف دارکه برای مخلوط کردن ویسکی باسایرنوشیدنیهااستفاده میشود
device U کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص
devices U کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص
labor of love <idiom> U انجام کار برای خشنودی شخص نه برای پول
capacitance bridge U نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
retention money U مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
program U نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
programs U نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
busied U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busies U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busiest U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busy U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busier U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busying U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
self- U قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
billiards U در روی میز انجام میشود
adopting U قبول کردن اتخاذ کردن
adopts U قبول کردن اتخاذ کردن
adopting U اتخاذ کردن اقتباس کردن
adopts U اتخاذ کردن اقتباس کردن
niladic U مربوط است به عملیاتی که برای ان هیچ عملوندی مشخص نشده است
write U حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
writes U حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
practical extraction and report language U برای توید متنهای CGI که می توانند فرم هایی را پردازش کنند یا روی وب سرور برای بهبود وب سایت توابعی انجام دهند
walkthrough U جلسه بررسی که در ان یک مرحله از توسعه سیستم یابرنامه برای معرفی کردن خطاها مرور میشود
kopfring U حلقه فلزی است که به دماغه بمب برای کم کردن میزان نفوذ ان در اب یا خاک وصل میشود
desktop U آنچه روی میز انجام میشود
active U فایلی که روی آن کار انجام میشود
taskwork U کاری که بعنوان وفیفه انجام میشود
clock U مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
clocks U مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
fabianism U نحله سوسیالیستی معتدل که به سال 4881 درانگلستان تشکیل شد و در واقع پایه حزب کارگر محسوب میشود . اصحاب این مسلک باعقاید مارکس در زمینه لزوم کشمکش طبقاتی و نیز انقلاب و شدت عمل جهت وصول به اهداف سوسیالیزم موافقت ندارند
blind circuit U مداری که ارسال پیام در ان یک طرفه انجام میشود
PGP U یات پرداخت از طریق اینترنت انجام میشود
avalanche U عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود
avalanches U عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود
parametric estimate U براوردی که بر مبنای در نظرگرفتن متغیرها انجام میشود
operation U فرآیندی که روی بلاکی از داده انجام میشود
quails U نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quail U نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
operation U درستور العمل ریاضی که بر روی داده انجام میشود
communication U رادیو یا هر رسانه قابل حمل سیگنال انجام میشود
last rites U مراسم مذهبی که کمی پیش از مرگ انجام میشود
warehousing system U روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
housekeeping U در آغاز برنامه جدید برای انجام امور سیستم مثل پاک کردن حافظه تشخیص کلیدهای تابع یا تغییر حالت صفحه تصویر
offensive weapon U در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
commissioning U بکار بردن عده ها عملیاتی کردن مامور کردن
commissions U بکار بردن عده ها عملیاتی کردن مامور کردن
commission U بکار بردن عده ها عملیاتی کردن مامور کردن
bi directional U انتقال داده که در یک وسیله در امتداد یک کانال مشخص انجام میشود
synchronous U کامپیوتری که در آن هر عمل در هنگام ورود پاس ساعت انجام میشود
condition U وضعیتی که پس از اعمال چندین خطا روی داده انجام میشود
arcade game U بازی پیشرفتهای که روی یک ماشین در محل عمومی انجام میشود
asynchronous computer U نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
jetty U سنگ چینی یا تیربندی که در مقابل فرسایش درهنگام لاروبی انجام میشود
jetties U سنگ چینی یا تیربندی که در مقابل فرسایش درهنگام لاروبی انجام میشود
graphics U تعداد توابع ذخیره شده در فایل کتابخانهای که به هر برنامه کاربر اضافه میشود برای ساده کردن عمل نوشتن برنامههای گرافیکی
pla U CI که موقتا برنامه ریزی میشود تا عملیات منط قی روی داده انجام دهد
chiaroscuro U نوعی نقاشی که فقط با سیاه روشن وبدون رنگ امیزی انجام میشود
postal match U مسابقهای که در محل انجام میشود و نتیجه ان با پست نزد داوران ارسال می گردد
eye service U خدمتی که فقط هنگام موافبت خوب انجام داده میشود نگاه عاشقانه
current operating allowance U سهمیه موجود عملیاتی سهمیه عملیاتی فعلی
TCP/IP U پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود
impend U اویزان کردن در شرف وقوع بودن
maths U CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد
script U مجموعه دستوراتی که تابعی را انجام می دهند که توسط یک زبان ماکرو یا دستهای استفاده میشود
DTP U طراحی چاپ متنی که با استفاده ازنرم افزار خاص , کامپیوتر و چاپگر انجام میشود
math U CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد
drive U حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drives U حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
for doing it U برای انجام ان
Viewdata U سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
bituminous paint U رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود
notification U عملی است که دولتی برای اگاه ساختن دولت دیگر برای اطلاع از مسئله مهمی انجام میدهد و هدف از این عمل ان است که طرف از مسیله مذکور قانونا"مطلع تلقی شود
BNC connector U متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
embedded code U کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
asynchronous U انتقال داده بین دو وسیله که بدون هر گونه سیگنال زمانی قابل پیش بینی انجام میشود
backbone U مسیر ارتباطی با سرعت و فرفیت بالا که به زیر شبکههای کوچکتر وصل است و معمولاگ برای وصل کردن سرور ها به شبکه استفاده میشود
backbones U مسیر ارتباطی با سرعت و فرفیت بالا که به زیر شبکههای کوچکتر وصل است و معمولاگ برای وصل کردن سرور ها به شبکه استفاده میشود
demands U تقاضا برای انجام چیزی
demanded U تقاضا برای انجام چیزی
demand U تقاضا برای انجام چیزی
potential <adj.> U [توانایی برای انجام کاری]
mission essential U ضروری برای انجام ماموریت
sit tight <idiom> U صبور برای انجام کاری
undertakes U توافق برای انجام کاری
undertaken U توافق برای انجام کاری
undertake U توافق برای انجام کاری
countervial U خنثی کردن- برابری کردن با- جبران کردن- تلاقی کردن
beta test U گونه دوم از بررسی هایی که روی نرم افزار انجام میشود پیش از آنکه آماده انتشار شود
neutralising U بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
neutralised U بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
neutralises U بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
neutralizing U بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
neutralizes U بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
neutralize U بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
inactivate U خنثی کردن
stultified U خنثی کردن
neutered U خنثی کردن
counteract U خنثی کردن
negate U خنثی کردن
neuter U خنثی کردن
stultify U خنثی کردن
negation U خنثی کردن
stultifies U خنثی کردن
stultifying U خنثی کردن
to knock the bottom out of U خنثی کردن
discomfit U خنثی کردن
discomfiting U خنثی کردن
counteracted U خنثی کردن
negated U خنثی کردن
neuters U خنثی کردن
discomfits U خنثی کردن
negates U خنثی کردن
neutering U خنثی کردن
counteracting U خنثی کردن
negating U خنثی کردن
counteracts U خنثی کردن
discomfited U خنثی کردن
disarms U خنثی کردن
frustrates U خنثی کردن
nulify U خنثی کردن
negatives U خنثی کردن
neutralization U خنثی کردن
undoes U خنثی کردن
counterbalance U خنثی کردن
undo U خنثی کردن
negative U خنثی کردن
disarmed U خنثی کردن
counterbalanced U خنثی کردن
counterbalances U خنثی کردن
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1strong
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com